استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۱۴ مطلب با موضوع «دانشجو و دانشگاه و حوزه» ثبت شده است

 موضوع سخنرانی :


 حوزه برویم یا دانشگاه


 

استاد :


علیرضا پناهیان

 

 

تهیه و تنظیم :

مدرسه علمیه ی شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی

دارالحکمه امیرالمومنین (علیه السلام)

پاسخ حجت الاسلام پناهیان به سوال «حوزه برویم یا دانشگاه؟»

در آغاز سال تحصیلی جدید، حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در جمع ورودی‌های جدید دانشگاه امام صادق(ع) و همچنین جمعی از ورودی‌های جدید حوزه‌های علمیه سخنرانی کرد.  در ادامه فرازهایی از سخنان ایشان در این دو جمع را می‌خوانید:

در کدام رشتۀ علمی تحصیل کنیم؟

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۲۳
محمد رئوفی

خلاصه کتاب خاطرات مستر همفر 

جاسوس انگلیس در کشوهای اسلامی

 

مستر همفر (جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی): دولت بریتانیای کبیر از مدتها پیش در این فکر بود که امپراطوری خود را همانگونه که هم اکنون هست دارای عظمت هرچی بیشتر سازد به طوری که خورشید سر از دریای انگلستان در آورده و مجدد در دریای آن غروب کند. دولت ما نسبت به مستعمرات فراوانی که ما به آن سیطره داشتیم از هند و چین و خاورمیانه کوچک بوده وزیر مسئولیت هند شرقی را به من سپرد و هدف این شرکت در ظاهر تنها بازرگانی بود، اما در باطن هدفش راهیابی بمنظور سیطره هر چه بیشتر به هند و دست یافتن به این شبه قاره بود

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۰۷
محمد رئوفی

آیا پناهیان در زمان تشکیل حزبالله در لبنان بود؟ + عکس

حاشیه سازی ها پیرامون سخنان حجت الاسلام پناهیان درباره حضورش در لبنان، و انتساب نادرست جمله‌ای به وی مبنی بر نقش داشتن در تشکیل حزب‌الله لبنان، واکنشهایی را از سوی فرماندهان وقت نیروهای لشکر 27 محمدرسول الله(ص) به دنبال داشته است.

به گزارش رجانیوز، حجت الاسلام پناهیان در پایان سخنرانی خود در مراسم 13 آبان در دانشگاه تهران دربارۀ روند «کمتر شدن قدرت آمریکا» و در مقابل «بیشتر شدن قدرت ایران» در سی سال اخیر صحبت کرد. وی به عنوان نمونه به قدرت حزب الله لبنان که مورد حمایت ایران است اشاره کرد. سپس در پاسخ به دانشجویی که با نظر آقای پناهیان مخالف بود، و از او خواسته بود تنها نسبت به امور دینی که یک روحانی در آن تخصص دارد، نظر بدهد؛ گفت: «حوزه تخصصی دین بر اساس آیات قرآن، حوزه مبارزه با قدرت های پوشالی است که ما آنها را نابود خواهیم کرد. حوزه تخصصی روحانی، نابود کردن مستکبران است.»

پاسخ پناهیان مورد تشویق شدید حضار قرار گرفت و او در ضمن این تشویق و فریادهای اکثریت دانشجویان در سالن، به عنوان آخرین جمله و سندی برای اثبات حقانیت روند افول استکبار در منطقه، به حضور خود در زمان شکل‌گیری حزب الله در لبنان اشاره کرد. که یعنی خود شاهد شکل‌گیری هسته حزب‌الله -که امروز به چنین قدرتی بر علیه اسرائیل تبدیل شده است، بوده است و گفت: «من سال 61 که حزب الله لبنان تشکیل شد در لبنان با احمد متوسلیان، تشکیل دهنده هستۀ حزب الله لبنان، همراه بودم. با همین حزب‌الله اسرائیل را نابود خواهیم کرد و حوزه تخصصی خودمان را به رخ همه عالم خواهیم کشاند.»

با این حال خبرگزاری ایسنا، سخن پناهیان مبنی بر «حضور در زمان شکل‌گیری حزب‌الله لبنان» را تحریف کرده و به گونه متفاوتی انعکاس داد، و در گزارش خود از این خبر به نقل از پناهیان نوشت: «من با احمد متوسلیان در سال 61 هسته اولیه حزب‌الله لبنان را تشکیل داده‌ام!»

انتشار این خبر تحریف شده، کافی بود تا موجی از توهینهای  قابل پیش‌بینی در برخی سایت‌های معلوم‌الحال کلید بخورد و حتی یکی از نیروهای سپاه که در آن زمان در «سوریه» حضور داشته با انتشار متنی، از اساس حضور پناهیان را در لبنان مورد تردید قرار دهد و حتی حضور ایشان در معاونت فرهنگی لشگر 27 محمد رسول الله(ص) را نیز تکذیب کند. او در متن خود با عنوان «برای ثبت در تاریخ» نوشت: «آقای پناهیان باید این نسبت‌ها را که به ایشان می‌دهند تکذیب کند.»

واکنش حجت الاسلام پناهیان به جوسازیها

در این خصوص با آقای پناهیان تماس گرفتیم تا نظر ایشان را جویا شویم. که به یک جمله اکتفا کرد: «رسانه‌هایی که برای خودشان ارزش قائل نیستند و حاضرند خبر غیر واقع نقل کنند و بعد بر مبنای یک خبر ناصحیح تحلیل‌‌های بی‌ربط بنویسند، ارزش پاسخ‌گویی ندارند.»

خاطره حاج منصور نورایی از حضور پناهیان در لبنان

حاج منصور نورایی که در آن زمان از نیروهای تبلیغات سپاه در «لبنان» بودند، در واکنش به این فضاسازی رسانهای میگوید: آقای پناهیان از ابتدای حضور نیروهای سپاه در لبنان در سال 61، همراه ما حضور داشتند؛ و من در آنجا با ایشان آشنا شدم. سن ایشان در آن زمان حدود 16 سال بود. در همان اوایل که حزب الله تازه تشکیل شده بود، چون آقای پناهیان کمی عربی بلد بود و در اثر رفت و آمد با بچه‌های حزب الله بیشتر یاد گرفته بود، و استعدادش هم برای شعر خوب بود، در سرودن و اجرای سرودهای حماسی به زبان عربی با بچه‌های اولیه حزب الله در کارهای فرهنگی و برگزاری جلسات معنوی همکاری می‌کرد. آقای پناهیان اکثراً در پایگاه جنتا مستقر بود.

واکنش سردار کوثری، فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله(ص)

به عنوان فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله(ص) در زمان دفاع مقدس، در خصوص حضور و فعالیت‌های آقای پناهیان در لشکر 27 محمد رسول الله(ص) و برخی حاشیه‌سازی‌هایی که اخیر مطرح شده، چه حرف‌هایی برای گفتن دارد؟

جناب آقای پناهیان یکی از عزیزان رزمنده لشکر 27 محمد رسول الله(ص) در زمان 8 سالۀ دفاع مقدس بودند و یکی از افتخارات ایشان و امثال این عزیزان که الان در کسوت روحانی هستند، این است که اینقدر دقیق با آگاهی، چه در همان زمان که خیلی جوان بودند و چه الان، دشمن را خوب شناختند و موقعیت را از جهت زمان و مکان خوب تشخیص دادند و آمدند با پوشیدن لباس بسیجی در مقابل دشمن صف آرایی کردند. در صورتی که نه اجباری بود و نه وظیفه‌ای داشتند. اما بر اساس تکلیفی که برای خودشان قائل بودند، و احساس کردند که در آن مقطع دفاع مقدس کشور در وضعیت بسیار خطرناکی قرار گرفته و دشمن آمده حدود 20 هزار کیلومتر از کشورمان را اشغال کرده و اگر مانند جناب پناهیان واقعا حضور پیدا نمی‌کردند باید بگوییم یک ننگ دیگری بر تاریخ ما ثبت می‌شد، یعنی حتماً دشمن یک قسمت عمدۀ دیگری از کشور ما را نگه می‌داشت و پس هم نمی‌داد و مدعی پیشرفت برای بقیۀ کشور بود.

اما ایشان حضور پیدا کردند و حضورشان هم بسیار مؤثر و فعال بود، در زمانی که نیاز بود، اسلحه به دست می‌گرفتند و در کنار نیروهای رزمی گردان‌ها می‌جنگیدند و در زمانی که کار تبلیغاتی باید انجام می‌دادند کار تبلیغاتی در لشکر انجام می‌دادند و چون آن روحیۀ معنوی و روحانی ایشان حاکم بر فکر ایشان بود، این بود که در آن مقطع ایشان مسئولیت تبلیغات و کارهای فرهنگی لشکر را به عهده داشتند و کمک می‌کردند و واقعاً حضور ایشان در آن مقطع از زمان اثرات بسیار بسیار خوبی در بین نیروهای رزمنده هم از نظر فرهنگی و هم از نظر رزمی داشت. به این خاطر که وقتی طلبه‌ای در زمانی که لازم بود کار فرهنگی می‌کرد، و در زمانی که نیاز بود در کنار رزمنده‌ها اسلحه به دست می‌گرفت و می‌جنگید. این خودش نشان از یک عمق فکری بسیار آگاهانه‌ای بود و ما از ایشان و امثال این عزیزان که در آن مقطع از زمان آمدند و باعث افتخار و سربلندی برای اسلام عزیز و ملت بزرگ ایران و کشور عزیزمان شدند به نوبۀ خودم تقدیر و تشکر می‌کنم.

شما در مورد این حضورشان در اوایل در واقع اعزام لشکر 27 لبنان هم اطلاع دارید؟

من خودم هم قرار بود بروم، اما نتوانستم بروم، ولی بچه‌هایی که رفته بودند این موضوع را تأیید می‌کنند که ایشان همان‌جوری که در لشکر حضور داشتند در جبهه‌های حق علیه باطل، در زمانی هم که تیپ محمد رسول‌الله(ص) برای مقابله با رژیم اشغالگر قدس به سوریه رفته بود، همراه همان عزیزان عازم سوریه و لبنان شده بودند.

من فقط یک موضوعی را بگویم، آنهایی که به اصطلاح می‌آیند شک و شبهه می‌اندازند باید بگوییم که خودشان در اصل آدم‌های ضعیف، ناتوان و سستی بودند که می‌آیند شک و شبهه می‌اندازند تا این خدمات خداپسندانه را زیر سؤال ببرند. واقعاً باید بگویم یک فکری به حال خودشان بکنند و این جریان‌هایی که قدم به سوی جبهه‌ها برنداشتند و حالا می‌خواهند اینچنین عزیزانی را زیر سؤال ببرند، باید بگویم که واقعاً جوابگوی همۀ مردم و خدای بزرگ باید باشند به‌خاطر اینکه می‌آیند تهمت می‌زنند به چنین انسان‌هایی که بالاخره از همان نوجوانی خدمت کردن و ایستادگی در مقابل دشمن را برای خودشان واجب می‌دانستند و دیدیم که آنچنان ایستادگی کردند و مقاومت کردند که دشمن را از این سرزمین بیرون کردند و الان هم اگر این حرف‌های ناروا را می‌زنند به این ‌خاطر است که اینها علاقمند هستند که استکبار جهانی بر این کشور حاکم شود اما کور خواندند. تا چنین انسانهایی مانند آقای پناهیان هستند، اینها باید این تفکرشان را به گور ببرند که ببینند چنین موضوعی بخواهد اتفاق بیافتد.

خاطرۀ پناهیان از بچه‌های حزب الله لبنان و حاج احمد متوسلیان

شاید به بهانه جوسازیهای اخیر، بیان یکی از خاطرات حجت الاسلام پناهیان در سفر چند سال پیش خود با جمعی از اهالی هنر به لبنان که بخشی از این خاطرات در سایت مشرق منتشر شده بود، خالی از لطف نباشد.

حجت الاسلام علیرضا پناهیان در این سفر دو هفته‌ای این جمع را همراهی می‌کند. ایشان این سفر را کارگاهی علمی و عملی برای توجه هنرمندان به حماسه در این سرزمین حماسی عنوان می‌کردند ...

مارون الرأس یکی از مرزهای مهم لبنان با فلسطین اشغالی است. کمی آن طرف‌تر بلندی‌های جولان و مرز سوریه نیز هست. این نقطۀ مرزی به دلیل آنکه بر بالای یک تپۀ عریض واقع شده کاملاً بر فلسطین اشغالی اشراف دارد. حدود یک کیلومتر جلوتر از ما در آن پایین، خط مرز با سیم خاردار مشخص شده است و یک جاده آسفالته حد فاصل آن است.

.... ظهر که می‌شود خانواده‌های لبنانی ناهارشان را می‌آورند تا در آلاچیق‌ها بخورند. بچه‌ها نیز در یکی از آلاچیق‌ها می‌نشینند و یک سرود عربی را از روی کاغذ جمع‌خوانی می‌کنند. شعر این سرود را آقای پناهیان در سال 1361 سروده است، که به کشف یکی از بچه‌ها از نوت‌بوک حاج آقا، حالا تکثیر شده و در دسترس دوستان است:

أیها الناس إلتزموا بالجهاد / أن تکونوا موقِنین بالمَعاد

یا خمینی إنّنا جُنودکَ / نَسمَعُ و نَعملُ بأمرکَ

یکی از همراهان لبنانی وقتی سرود را شنید گفت این سرود خیلی قدیمی است. فیلمبردار دوربین را روشن کرد. مرد می‌گفت: به نظرم 25 سال قبل این سرود را خیلی زیاد می‌شنیدم، روح حماسی دارد. کم‌کم بچه‌ها برای او فاش کردند که حاج آقا پناهیان در سال 1361 در وقتی که به اتفاق حاج احمد متوسلیان به اینجا آمده بودند این شعر را سروده است.

حاج آقا می‌گفت: ما برای نبرد با اسرائیل به لبنان آمده بودیم ولی بعد از حضور ما در لبنان حضرت امام فرمان داد که «راه قدس از کربلا می‌گذرد» و ایرانی‌ها در نبرد مستقیما درگیر نشوند و لازم است خود نیروهای لبنانی در برابر اسرائیل مقاومت کنند. به همین دلیل هستۀ حزب الله لبنان شکل گرفت.

حاج آقا پناهیان از آن عکس معروف حاج احمد می‌گفت که با انگشت به افق اشاره کرده است. گفت: حاج احمد در آن لحظه داشت به ما می‌گفت که «در هر کجای عالم ندای مظلومیت مسلمانی به گوش برسد ما آن منطقه را از لوث وجود کفار پاک خواهین کرد». من آن موقع به عنوان یک بسیجی در میان مجموعۀ نیروها مقابل ایشان نشسته بودم.

لبنان-پایگاه جنتا- سال 61- از سمت راست: شهید سید عباس موسوی فرمانده حزب الله لبنان، علیرضا پناهیان، یکی از شهدای حزب الله لبنان

دفتر نشر اندیشه های حجت الاسلام پناهیان

BayanManavi.ir

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۶ آبان ۹۲ ، ۱۱:۲۲
محمد رئوفی
در جلسه ورودی‌های سال تحصیلی جدید دانشگاه امام صادق(ع) مطرح شد؛
پاسخ حجت‌الاسلام پناهیان به سوال «حوزه برویم یا دانشگاه؟»

گروه دانشگاه - رجانیوز: در آغاز سال تحصیلی جدید، حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در جمع ورودی‌های جدید دانشگاه امام صادق(ع) و همچنین جمعی از ورودی‌های جدید حوزه‌های علمیه سخنرانی کرد. 

به گزارش رجانیوز، در ادامه فرازهایی از سخنان ایشان در این دو جمع را می‌خوانید:

 

در کدام رشتۀ علمی تحصیل کنیم؟

·     جوانان زیادی از بنده سؤال می‌کنند که ما حوزه برویم یا دانشگاه؟ بنده معمولاً در جواب عرض می‌کنم: این سوال دقیقی نیست. بلکه صحیح‌تر آن است که ابتدا سؤال شود: «در کدام رشتۀ علمی تحصیل کنیم؟» آنگاه باید ببینیم رشتۀ تحصیلی یا موضوع علمی که می‌خواهیم انتخاب کنیم در حوزه بهتر ارائه می‌شود یا در دانشگاه. البته قبول دارم عوامل دیگری هم در انتخاب شغل و یا محیط تحصیلی موثر هستند. اما ابتدا از اینجا شروع کنیم بهتر است.

نیاز جامعه و استعداد ما؟ خدمت به «بُعد مادی و جسمانی» یا «بُعد روحی و معنوی» انسان‌ها؟

·     برای تعیین یک رشتۀ تحصیلی نیز باید عوامل مختلفی را در نظر گرفت از استعداد شخصی تا نیاز جامعه. مثلاً باید پرسید آیا به سراغ رشته‌هایی برویم که به زندگی مادی انسان‌ها خدمت می‌کند یا به سراغ رشته‌هایی برویم که به زندگی روحی و معنوی انسان‌ها خدمت می‌کند؟ نیاز جامعه و یا علاقه و استعداد ما در کدام زمینه بیشتر است؟ پرسش‌های دیگری هم می‌شود مطرح کرد مانند اینکه: به سراغ علوم تجربی برویم، یا به سراغ علوم غیرتجربی مثل فلسفه، یا علوم وحیانی؟

·     یعنی بهتر است قبل از اینکه بخواهید در مورد صورت شغل آیندۀ خود و یا اعتبار ظاهری و اجتماعی آن تصمیمی بگیرید، ابتدا اصل رشتۀ تحصیلی یا موضوع علمی که می‌خواهید فرابگیرید را برای خودتان مشخص کنید. البته اشکال ندارد که انسان از همان ابتدا، یک چشم‌اندازی دربارۀ ابعاد اجتماعی و اعتباری شغل آیندۀ خودش داشته باشد، ولی منطقی‌تر این است که انسان بررسی خود را از یک مبنای مهمتر شروع کند.

·     سوال خود را به این طریق هم می‌توانیم مطرح کنیم: آیا می‌خواهیم به بُعد مادی یا جسمانی انسان خدمت کنیم، یا به بُعد روحی یا معنوی او؟ چون وقتی شغلی را انتخاب می‌کنید طبیعتاً به یکی از دو بعد حیات انسان بیشتر مربوط خواهد بود. لذا باید ابتدا مشخص کنید به کدام یک از این دو بُعد وجود انسان می‌خواهید خدمت کنید؟ یعنی باید ببینید به کدام یک از دو بعد وجود انسان، بیشتر اهمیت می‌دهید، و یا خدمت در کدام زمینه بیشتر مورد نیاز است؟

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۲ ، ۱۰:۵۵
محمد رئوفی

در آیین افتتاحیه مدرسۀ علمیۀ شهید آیه الله اشرفی اصفهانی دار الحکمه مطرح شد:

ویژگی‌های متمایز مدرسه علمیه تازه تأسیس شهید آیت الله اشرفی اصفهانی

۳۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۲ ، ۱۷:۳۶
محمد رئوفی

استاد پناهیان : همه جنایت‌هایی که در غزه مشاهده می‌شود نتیجه لیبرال دموکراسی است، آن وقت این احمقانه است که مرگ بر اسرائیل بگوییم اما مرگ بر دموکراسی لیبرال گفته نشود.

حجت‌الاسلام علیرضاپناهیان، استاد حوزه و دانشگاه در مصاحبه تفصیلی با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، گفت: ابزار رسانه‌ای تهاجم فرهنگی غرب قدرت و اثر زیادی ندارند چراکه فعالیت‌های دشمنان ما در جریان تهاجم فرهنگی از طریق ماهواره‌ها چندان موثر نیست و مردم به دلیل داشتن آئین و فرهنگ اسلامی غنی، توانسته‌اند‌‌‌  با آثار سوء چنین تهاجم‌هایی تا به حال مقابله کنند.

وی با بیان اینکه هرچند ممکن است ماهواره‌ها در بخش‌های سیاسی تاثیراتی در ذهن برخی گذاشته باشند، افزود: در واقع این تاثیرات بسیار کمتر از آن هزینه و سرمایه‌گذاری‌هایی است که آنها پیش‌بینی کرده بودند.

*علت تحت تاثیر قرار ‌گرفتن برخی مقابل رسانه‌های بیگانه ضعف بنیان فکری است

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۵:۲۳
محمد رئوفی
بخش دوم سلسله جلسات ارزش معنوی تفکر(لینک بخش اول) را برای دوستان قرار دادیم. این سلسله جلسات ارزشمند برای ایام تعطیلات بسیار مناسب مبی باشد

جلسه 4


دریافت جلسه چهارم
حجم: 5.98 مگابایت

·      نتایج به کارگیری تفکر در افزایش معنویت
·      اصلاح و تقویت گرایش‌ها دراثر تفکر
·      اثر تفکر بر زندگی مادی
·      اراده لازم برای عمل با تفکر
·      بررسی چند روایت برای درک ارزش معنوی تفکر
·      متعلقات تفکر
·      روضه

۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۵۴
محمد رئوفی

ارزش معنوی تفکر

 (تهران ـ هیئت نور ـ محرم 89 ـ10 جلسه)



معرفی بحث

یکی از عواملی که تأثیر بسیار زیادی برای افزایش معنویت دارد، تفکر است. اگر چه تغییر گرایش انسان، کار ساده‌ای نیست ولی تفکر می‌تواند گرایش‌های بسیار عالی را تقویت کند، ولی در چه چیزی باید تفکر کرد؟ چگونه با تفکر می‌توان معنویت را افزایش داد؟

دین چه توصیه‌هایی در مورد تفکر دارد؟ اصولاً چه نوع فکری، فکر خوب است و چه نوع فکری، فکر بد است؟ فکر خوب و فکر بد چه آثار و نتایجی دارند؟

امروزه در مدل‌های زندگی رایج (خصوصاً مدل غربی)، یک زندگی بدون تفکر، ترویج می‌شود که بیشتر باعث انحطاط است؛ در حالی که تفکر، باعث نجات جامعه می‌شود؛ همان چیزی که در تعالیم انبیاء هم مورد تأکید بوده است.

برای بهره بردن از آثار تفکر، باید شیوه تفکر صحیح را بدانیم و مهارت‌های لازم برای تفکر صحیح را کمک کنیم. لحظات تفکر، کدام لحظات هستند؟ مکان تفکر، چه مکانی است؟ به چه چیزهایی فکر نکنیم؟

اصلاح زاویه دید، یکی از الزمات داشتن تفکر صحیح است ولی دین چگونه به ما کمک می‌کند تا زاویه دید خود را اصلاح کنیم؟


جلسه 1:تفکر، راهی برای رسیدن به قله ایمان و عمل


دریافت صوت جلسه اول
حجم: 3.09 مگابایت

۴ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۱ ، ۰۸:۱۱
محمد رئوفی

روزی جوان دانشجویی که برای مشورت در مورد کار فرهنگی در دانشگاه آمده بود، گفت «می خواهم در دانشگاهمان کار فرهنگی کنم. چه کار کنم بهتر است؟» از او پرسیدم «بلدی رخت و لباس بشویی؟» گفت «بله، رخت و لباس که بلدم بشویم اما این چه ربطی به کار فرهنگی دارد؟ من می خواهم کار فرهنگی کنم.» گفتم «حاضری لباس های هم اتاقی خودت در خوابگاه را بشویی.» گفت «نه، کار سختی است.» بعد به شوخی گفت «اینجا که جبهه نیست تا ما از این جور ایثارگری ها کنیم.» گفتم «جبهه نیست ولی هم اتاقی تو که آدم است. تو برای آدم بودن او چقدر ارزش قائلی؟» گفت «ممکن است بچه خوبی نباشد.» گفتم «اتفاقاً چون ممکن است بچه خوبی نباشد، دارم این سوال را می کنم. آیا قیمت آدم بودنش برای تو این قدر هست که اگر یک وقت پیش آمد، بتوانی با طیب خاطر و لذت، لباسش را بشویی و بگویی دارم لباس یک انسان را می شویم؟» صادقانه گفت «نه، من این جوری نیستم.» صمیمانه گفتم «اگر این انسان این قدر نزد تو اهمیت ندارد، چرا می خواهی برای هدایتش کار فرهنگی کنی؟ به تو چه ربطی دارد که نگران بهشت و جهنم مردم باشی؟ تو که آدم ها را دوست نداری، چه کار به سرنوشتشان داری؟»

 البته موضوع شستن لباس دیگران، صرفاً یک شیوه برآورد است نه اینکه واقعاً شستن لباس دیگران یک شاخص قطعی باشد. به هر حال انسان باید نگاه کند و ببیند چقدر برای دیگران ارزش قائل است. (منبع ک.ا ص220)

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۱ ، ۰۹:۲۲
محمد رئوفی

طلبه‌ها نیاز به حکمت دارند، طلبه‌ها نیاز به تقوا دارند، شما فکر نکنید ها کسی کتاب خوانده باشد بلد باشد دیگر حالا کارش بیست است، آن دیگر از روی کتاب می‌رود می‌گوید، به خدا اشتباه خواهد کرد، مگر به این سادگی است آدم برود از روی کتاب، برود بگوید، تشخیص بدهد اولویت‌ها را، تشخیص بدهد مصداق‌ها را، جمع‌بندی دقیق بتواند انجام بدهد، کار ساده‌ای نیست، خودِ طلبه‌ها هم مثل بقیه مردم عوام به اخلاص و تقوا و محبّت اهل‌بیت احتیاج دارند، خدا شاهد است ما داریم می‌بینیم دیگر، این کاره هستیم دیگر، خودمان طلبه هستیم طلبه شناس هستیم به اندازه خودمان، دکترها دکترها را می‌شناسند، مهندس‌ها مهندس‌ها را می‌شناسند، هان؟ راننده‌ها راننده‌ها را می‌شناسند، معلم‌ها معلم‌ها را می‌شناسند، این جوری است دیگر.

می‌بینی علم زیاد دارد ، چون مقدار محبّت اهل‌بیتش کم است، یکی در میان غلط ، درست می‌گوید، خب چه کارش کنم، این نمی‌تواند، ازش بر نمی‌آید، اخلاص کم دارد خراب می‌کند، طلبه‌ها می‌آیند می‌گویند که: آقا چه کار کنیم موفق بشویم؟ می‌گویم، وقتی رفتی بالای منبر فکر موفقیت نباش، فکر دینِ مردم نباش، فکر موفقیت اخلاصت را کم می‌کند، خراب می‌شود همه چیز، بگو من چه کار کنم  اینها هدایت بشوند، این انگیزه طلا می‌کند کلامت را، ولی اگر بگویی چه کار کنم یک سخنرانی موفق بکنم خراب می‌کنی کلامت را.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۱ ، ۱۸:۳۱
محمد رئوفی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۱ ، ۰۰:۲۲
محمد رئوفی

انسان با علم باید زندگی کند، دوست داشته باشد علم را، دوست داشتن علم را هم، نه روی این حساب که عرزه ی دیگری ندارد، نه روی این حساب که حال کار دیگر ندارد، نه روی این حساب که نان در علم است، نه روی این حساب که پُز در این علم است، اصلاً علم‌گرایی و تعبیر امیرالمؤمنین علی‌ـ‌علیه‌السلام‌ـ حرص در علم داشتن نشانه این است که این هواپیمایی که داشت روی جاده حرکت می‌کرد کَند، اوج گرفت، هواپیمای وجود انسان، دیگر حالا، وقتی کَند دیگر تمام است ، این دیگر نمی‌خواهد سطحی باشد، این دیگر متوقف هم در علم نمی‌شود، امیرالمؤمنین به شخصیت عالِم کار دارد نه به علمش، آقا شما چقدر سواد داری؟ من چهار تا دکترا دارم، حالا «حِرْصاً فِی عِلْمٍ» هم داری؟ یا چهار تا دکترای خودت را از بس آدم باهوشی هستی به دست آوردی؟ خیلی فرق می‌کند یا مال شخصیت برجسته انسانی‌ات است که «حِرْصاً فِی عِلْمٍ» پیدا کردی.

معمولاً کسی که این شخصیت را داشته باشد خداپرست خیلی خوبی خواهد شد و معمولاً خداپرست‌های خیلی خوب هم این شخصیت را پیدا می‌کنند، خدا انشاءالله «حِرْصاً فِی عِلْمٍ» در ما ایجاد بکند، آرزو کنیم تمنّا کنیم برایش تمرین کنیم و یک مدّتی به خودمان تلقین کنیم «حِرْصاً فِی عِلْمٍ» در ما ایجاد خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۱ ، ۰۷:۱۶
محمد رئوفی